Back: مابه التفاوت بین قیمت بازار و قیمت پیش فروش زمانی که قیمت بازار بالاتر از قیمت پیش فروش باشد.
Back Office: دفتر پشتیبانی – بخش اداری مرتبط با انجام معاملات مالی، که ارائه تائیدیه کتبی و اجرای معاملات و نگهداری صورت حساب معاملات را انجام میدهد
Back Testing: فرآیند طراحی یک استراتژی برای معاملات بر مبنای داده های گذشته،پس از طراحی آن را برای داده های جدیدبه کار می برند تا دریابند که کارآیی دارد یا خیرو میزان کارآیی ان تا چه اندازه است. اکثر تحلیل های تکنیکال با این روش تست می شوند
Back to Back: قراردادی که در آن دو شرکت در کشور های متفاوت ارز های همدیگر را برای مدت زمانی مشخص قرض می کنند به منظور کاهش میزان ریسک تبادلات ارز برای هر دوی آنها که به نام قرض همزمان نیز نامیده میشود.
Back Wardation: مابه التفاوت بین قیمت بازار و قیمت پیش فروش وقتی که قیمت بازار از قیمت پیش فروش بیشتر شده باشد.
Bail Out:
الف- فروش سهام (معمولآ با ضرر) که بر اساس آن معمولا پیش بینی می شود که قیمت بیشتر افت خواهد کرد.
ب- فروش بیش ازاندازه و مفرط سهام یک شرکت توسط سهامداران که نشانه عدم اطمینان سهام داران به سود دهی یا بقای شرکت است.
ج- کمک مالی اضطراری و اورژانس به یک شرکت برای اینکه در برابر بحران دوام آورده و بتواند به فعالیت ادامه دهد
Balance: میزان پول موجود در یک حساب معاملاتی
Balance of Trade:تراز تجاری ارزش صادرات یک کشورمنهای ارزش واردات آن
Balance of Payments: تراز پرداخت ها-ثبت منظم کلیه پرداخت های یک کشور به سایر کشورهاشامل بهای واردات و خروج سرمایه وطلا از کشور به همراه ثبت کلیه پولهای وارد شده به کشور شامل بهای صادرات و ورود سرمایه و طلا به کشور
Band: باند ؛دامنه و حدودی که در آن یک ارز اجازهء نوسان دارد.باند سیستمی است که از آن در «ای. آر .إم یا مکانیزم تعیین نرخ تبادلات ارزی»استفاده میشود.
BIS(Bank for International Settlements): بانک تسویه های بین المللی سازمانی جهانی که همکاری بین بانک های مرکزی سراسر دنیا وسیاست گذاران پولی بین المللی را ممکن می سازد.این سازمان که در سال ۱۹۳۰ بنیاد گردید،قدیمی ترین سازمان مالی بین المللی است که با هدف انجام معاملات پولی بر اساس معاهده ورسای تشکیل گردید. از جمله اهداف عمده این سازمان ترویج تبادل اطلاعات و تبدیل شدن به یک مرکز اصلی جهت انجام تحقیقات اقتصادی است
Bank Holiday: تعطیلی بانکی از تعطیلات عمومی در انگلیس و جمهوری ایرلند.با وجود اینکه از لحاظ قانونی هیچ توجیهی برای تعطیل کردن کاردر این ایام وجود ندارد ولی همه افراد شاغل در بخشهای غیر اضطراری این ایام را تعطیل می کنند و شاغلین بخشهای اضطراری مانند پلیس،آتش نشانی و… نیز حقوق اضافه کاری درِیافت می کنند. بدین جهت این تعطیلات راتعطیلی بانکی میخوانند که تعطیلی در این روزها فقط مختص بانک هاست ولی چون معمولا با تعطیل بودن بانکها سایر بخشها نیزقادر به فعالیت نیستند به صورت تعطیلات عمومی درامده است
Bank Lending (Japan): وام های بانکی ژاپن-بهای کل وامهای بزرگ پرداخت شده توسط بانک های ژاپنی.زیاد شدن وام دهی نشان دهندۀ افزایش ضریب اطمینان تجاری و سرمایه گذاری است و از این نظر در پیش بینی دور نمای اقتصادی حائز اهمیت است
Bank Line: حداکثر اعتباری که بانک به مشتری اعطا می کند.
Bank Notes: اسنادی که توسط بانک مرکزی انتشار می یابد و همچون پول قابل گرو گذاشتن است و به اندازه پول اعتبار دارد.
Bank of England Meeting Minutes (United Kingdom): خلاصه مذاکرات جلسات کمیته سیاست پولی بانک انگلیس در خصوص نرخ بهره
Bank Rate: نرخ بانکی ؛بانک مرکزی هر کشور به سیستم بانک داری خود با نرخ معینی وام پرداخت می کند که به آن نرخ بانکی گفته میشود
Bank Reverse Settlement: اعلام و گزارش ذخایر بانکی که بانکهای تجاری به فدرال رزرو میدهند.
Bankruptcy: ورشکستگی اعلام ورشکستگی توسط مؤسسات و شرکت ها
Bar Chart: نمودار میلهای نمودار نشان دهنده نرخ به صورت خطی هر کدام از خطها نرخ ابتدای روز، نرخ پایان روز ، بالاترین و پایینترین نرخ یک ارز در طول یک دوره زمانی را نشان میدهد وطول یک خط دامنه نرخهایی که در طول آن دوره برای معامله ارز استفاده شده است را نشان میدهد
Bar Trailing Stop: در پوزیشنهای خرید به عنوان دستوری است که در بالاترین نرخ وارد میشود.
Base Currency(Traded Currency): ارز پایه اولین ارز در یک جفت را ارز پایه میگویند. ارز پایه ارزی است که ارز دوم یا ارز مقابل بر اساس آن قیمت گذاری میشود. در بازار تبادلات ارز دلار آمریکا در اکثر موارد ارز پایه است
Basic Point: واحد پایه – برابر است با ۰.۰۱ درصد سود اوراق قرضه یا سند بهادار و ۱۰۰ واحد پایه برابر است با ۱ درصد سود اوراق قرضه
Base Price: قیمت مبنا،قیمت پایه
Base Rate: میزان بهره پایه-نرخ پایه
Basis: الف-تفاوت بین قیمت نقدی یک کالاو قیمت توافق شده آن برای تحویل در آینده/قیمت معامله آتی
Basket: دسته ای از ارزها که معمولاً برای مدیریت نرخ ارزها بکار برده میشود. در برخی موارد به معنای واحد شمارش هم استفاده میشود
BBA (British Bankers Association): انجمن بانکداران بریتانیا
BCI: Business Cycle Indicator: شاخص چرخۀ فعالیت اقتصادی-شاخص ادوار فعالیت اقتصادی:شاخص مرکبی متشکل از شاخص های پیشرو،هم زمان و مؤخر که توسط سازمان جهانی مدیران تجاری تهیه شده واز آن برای پیش بینی تغییرات کلی در روند اقتصاد یک کشور استفاده می گردد.از این شاخص می توان برای تایید یا پیش بینی نقاط اوج و حضیض چرخه فعالیت اقتصادی کشور استفاده کرد.سازمان جهانی مدیران تجاری این شاخص را برای کشورهای آمریکا،مکزیک،فرانسه،بریتانیا،کره جنوبی،ژاپن،آلمان،استرالیا و اسپانیا تهیه می کند.
Bear Market: بازار نزولی بازار کاهشی مدت زمانی که بازار با کاهش نرخها همراه است.
Bearish: نزولی فروشندگی اگر بازار نزولی باشد بدین معنی است که اطلا عات موجود شرایط کاهش نرخ را نشان میدهند.
Beige Book(United States): کتاب بژ-از شاخصهای اقتصادی آمریکا-گزارش وضعیت جاری اقتصادی هر یک از ۱۲ منطقه ای که در انها بانک فدرال ایالتی وجود دارد.کتاب بژحدود دو هفته قبل از برگزاری اجلاس کمیته سیاست گذاری بانک فدرال منتشر می شود و پس از آن بانک فدرال از آن برای کاهش یا افزایش نرخ بهره استفاده می کند.اگر بر طبق اطلاعات کتاب بژ وضعیت اقتصادی کشور مطلوب باشد یا فشارهای تورمی وجود داشته باشد،احتمال اینکه بانک فدرال نرخ بهره را افزایش دهد بیشتر می شودزیرا با افزایش نرخ بهره میزان وام گیری کاهش می یابد و متعاقب آن رشد فعالیت های اقتصادی کمتر می شود،اما اگر اطلاعات کتاب بژ نشان دهنده وضعیت اقتصادی نامطلوب باشد بانک فدرال با پائین آوردن نرخ بهره مردم را تشویق به گرفتن وام و رونق بخشیدن به وضعیت اقتصاد مینماید.
Bid: قیمت خرید – نرخی که یک معاملهگر یا خریدار برای خرید یک ارز درنظر دارد . همچنین قیمتی که معاملهگر میتواند روی آن یک واحد ارزی را بفروشد.
Big Figure: رقم اصلی در مظنه قیمت ارز یا سهام به رقم اصلی غیر اعشارگفته می شود.رقم اصلی در دومظنه ۹۹.۵۶۷ و ۹۹.۹۵ برابر است با ۱۰۳
Blocked Currency: پول مسدود پولی که تبدیل آن به پول دیگر قانونآ منع شده باشد.از این پول فقط می توان برای انجام معاملات داخلی استفاده نمود.به آن پول غیر قابل تبدیل نیز گفته می شود.تبدیل چنین پولی به واحد دیگری از پول مانند دلار که می تواند آزادانه در بازار ارز خرید و فروش شود اگر غیر ممکن نباشد فوق العاده دشوار خواهد بود.
BOC (Bank of Canada): بانک کانادا بانک مرکزی کانادا که در سال ۱۹۳۵ تاسیس گشته است.
BOJ Bank of Japan: بانک ژاپن بانک مرکزی زاپن که مسئول نشر اسکناس و اوراق بهادار خزانه داری،اجرای سیاست های پولی و حفظ ثبات نظام مالی کشوراست.بانک ژاپن مانند اکثر بانک های مرکزی دیگر گردآوری آمار و داده های مهم وارائه تحقیقات و تحلیل های اقتصادی را نیز برعهده دارد.
Bollinger Bands: نوارهای بولینگر تغییر قیمت در روی نمودار در حد فاصل بین این دو نوار صورت می گیرد.مشخصه ممتاز این نوارها این است که فاصله بین آنها بر حسب نواسانات قیمت تغییر می کند.در دوره هایی که دامنه تغییرات قیمت فوق العاده زیاد است،فاصله بین دو نوار زیاد تر می شود تا جای بیشتری برای نوسانات شدید بازار فراهم کند و بالعکس در زمان هایی که تغییرات قیمت کم است فاصله بین آنها کم می شود تا بتواند قیمت های ارز را در بر بگیرد.نوارها به اندازه دو انحراف معیار در بالا و پایین یک میانگین متغیر ساده ترسیم می شوند.این نوار ها وقتی در بالای میانگین متغیر باشند،نشانه فروش هستند و وقتی در پایین آن باشند نشانه خرید هستند.برخی معامله گران بازار ارز از نوارهای بولینگر به همراه برخی دیگر ازآنالیزهای دیگر ازجمله آر إس آی،إم إی سی دی و غیره استفاده می کنند.
Board of Governors of the Federal Reserve: هیئت عامل فدرال رزرو گروهی هفت نفری که از طرف رییس جمهور و با تأیید کنگره برای ۱۴ سال براین سمت منصوب میشوند و مسئولیت سیاست مالی کشور با ایشان است.
Board of Trade Clearing Corporation: مؤسسه و شرکتی مستقل در بازار شیکاگو که همه معاملات انجام شده در بازار شیکاگو توسط آن تأیید و ضمانت میشود.
BOE Rate Decision: تعیین نرخ بهره توسط بانک مرکزی انگلیس
BOE (Bank of England): بانک مرکزی انگلستان
Borrowed Reserves: ذخایر استقراضی ارزش وامهای گفته شده از نظام فدرال رزرو از طریق امکانات تنزیل آن( برای بانکها و نظام بانکی)
BRC Shop Price Index(UK): شاخص تغییر بهای اجناس فروشگاه ها-این شاخص که توسط کنسرسیوم خرده فروشی بریتانیا ارائه می شودنشان دهنده تغییر قیمت ماهانه بیش از پانصد قلم کالای ضروری فروش رفته درشناخته شده ترین فروشگاه ها می باشد.
Break Even Point: نقطه سر به سر، قیمتی از بازار که معامله گر در آن نقطه با احتساب هزینه های جانبی (نظیر کارمزد کارگزار) در وضعیت خنثی (نه سود و نه ضرر) قرار گیرد.
Break Out:اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت به بالا تر ازحمایت و پایین تر از مقاومت تغییر می کند.
Bretton Woods: برتون وودزمحل برگزاری کنفرانسی که منجر به تاسیس سیستم مبادلات ارز در دوران پس از جنگ شد ،این سیستم تااوایل دهۀ ۱۹۷۰ بدون تغییر باقی ماند.یکی از نتایج این کنفرانس تشکیل صندوق بین المللی پول بود.
Broker: کارگزار مانند واسطهای در میان معاملهگران عمل میکند
. Brokerage Fee: کمیسیون که کارگزار در ازای انجام معاملات از مشتریان دریافت میکند.
Budget Deficit: کسری بودجه هنگامی که هزینههای دولت از درآمدهایش بیشتر شود.
Bull Market:بازار صعودی بازار افزایشی
Bullish: صعودی خریداری اگر بازار صعودی باشد بدین معنی است که اطلاعات موجود شرایط افزایش نرخ را نشان میدهند.
Budesbank: بانک مرکزی آلمان
Business Climate: فضای تجاری شاخصی که نشان می دهدآیا سیاست های دولتی،منطقه ای یا محلی و شرایط موجود در جوامع محلی باعث توسعه و موفقیت برنامه های تجاری و سرمایه گذاری ها می شوند یا خیر واگر پاسخ مثبت است به چه میزان در این توسعه و موفقیت مؤثرند.دریک فضای تجاری مناسب،سرمایه گذاری با ریسک کم و سود قابل توجه انجام می شود.دخالت ارگان های مختلف محدود است ، دسترسی آسان به مواد اولیه مورد لزوم با کیفیت خوب و هزینه مناسب امکان پذیر است ومشتری برای محصولات تولید شده نیز وجود دارد. عوامل زیر در تعیین فضای تجاری مد نظر قرار می گیرند.
Business Conditions Survey: ارزیابی شرایط تجاری از شاخص های اقتصادی کانادا که نظرات تولید کنندگان را در مورد موضوعات زیر طی سه ماهه بعد جویا می شود.
Business nventories: ارزش دلاری کل کالاهای انبار شده توسط کارخانجات تولیدی، عمده فروشان و خرده فروشان در یک دوره زمانی خاص
Business Inventories: میزان داراییهای تجاری
Buy Limit Order: قراردادن دستوری پایینتر از نرخ فعلی به منظور خرید ارز در نرخی پایینتر از نرخ فعلی
Buy Line: عددی که یک شاخص باید از آن پایینتر برود تا بعد از آن به سرعت افزایش یابد
Buy Order: دستور خرید دستور خرید اولین ارز (یا ارز پایه ) در برابر ارز مقابل
Buy Stop: دستوری است که در نرخ بالا تراز نرخ فعلی بازار گذاشته میشود.هنگامی که بازار به نرخی برابر یا بالاتر از دستور Stop برسد این دستور به دستور خرید بازار تبدیل میشود.
Buying the Dips: خرید در زمانهای بازگشت و کاهش نرخ در یک روند صعودی